می آورد.

3.     در فن آوری های جدید سرمایه گذاری کنید. در دهه 1980 شرکت های موفق می کوشند در فن آوری هایی که داری بیشترین کارایی است سرمایه گذاری کنند و از این منبع بهره ببرید.

4.     باید در پی دستیابی به منابع جدید برآمد. باید واحدهای تولیدی را در جاهایی دایر کرد که کامزد کم است. نمونه آن کارخانه بافندگی"دامینیون" کاناداست که واحدی را در تونس دایر کرده است.

5.     یک سیستم مدیریت مناسب ایجاد نمایید. باید اطمینان حاصل کرد که در بازارهای خارجی، مدیران بتوانند با فرهنگ و زبان کشورهای میزبان آگاه شوند و از عهده حل مسائل مربوطه برآیند.

6.     در صورت لزوم باید زیان های سال های نخست را پذیرفت. باید منافع کوتاه مدت را فدای منافع بلند مدت نمود. نمونه آن شرکت های ژاپنی هستند که برای تسخیر بازار موتورسیکلت در اروپا برای هفت سال زیان تحمل نمودند.

7.     با شرکت های رقیب نیروی مشترک تشکیل دهید، با شرکت های رقیب که در نقاط دیگر زنجیره ارزشی دارای نیروی متخصص و توان لازم هستند مشارکت کنید. نمونه آن شرکت خودرو سازی کرایسلر است که با میتسوبیشی مشارکت خصوصی تشکیل داد و شرکت تلگراف و تلفن امریکا که با الیونی مشارکت کرد.

جرمی ماین (Jeremy Main) می گوید: برای فعالیت در سطح جهانی هیچ دستورالعمل قابل قبول همگان وجود ندارد. ولی اگر شرکتی به صورت جدی بخواهد در صحنه این رقابت ظاهر شود باید بخشی یا تمام دستورالعمل زیر را به اجرا درآورد:

1.     باید در کشور خود به گونه ای عمل کرد که بتوان در مهم ترین بازارهای جهانی ( امریکای شمالی ، اروپا و آسیا) موفق بود.

2.     برای دنیا باید محصولاتی جدید تولید و عرضه کرد.

3.     باید مراکز سود مبتنی بر خطوط محصول را جایگزین مراکز سودی نمود که مبتنی بر کشور یا ناحیه است.

4.     با توجه به اصطلاح یا عبارتی که ژاپنی ها به کار می برندباید از استراتژی "محلی-جهانی" استفاده کرد یعنی در مورد محصولات ، سرمایه و تحقیقات تصمیمات استراتژیک را در سطح جهانی اتخاذ کردولی به واحد های محلی این امکان را داد که در مورد بسته بندی ، بازاریابی و تبلیغات تصمیمات لازم را بگیرید.

5.     باید بر دیدگاه خود بینی و خود پرستی فایق آمد. نباید گفت که فلان محصول در اینجا اختراع نشده است و و خود را از دست این بیماری رهانید. باید افرادی را آموزش داد که بتوانند در سطح بین الملل بیندیشندو جهانی فکر کنند، باید آنها را به مسافرت خارج فرستاد و آنها را پیشرفته ترین سیستم های ارتباطی مجهز نمود.

6.     باید به کارکنان خارجی اجازه داد که در سطوح بالای مدیریت قرار گیرند.

7.     با توجه به موقعیت همواره کاری را انجام داد که بهترین است ، حتی اگر لازم باشد مدیران موجود در کشور شغل یا مسئولیت خود را از دست بدهند

8.     در بازارهایی که نمی توان به تنهایی رسوخ کرد باید ائتلاف تشکیل داد.

دیوید گارفیلد(David Garfield) رئیس پیشین اینگرسول-رند (Ingersoll-Rand) سه دیدگاه ارائه می کند که شرکت ها می توانند از طریق این سه استراتژی در سطح جهانی به رقابت بپردازند:

1.     یک دفاع خوب بهترین دفاع است. شرکت ها باید برای صادرات و مبارزه با رقبای خارجی در سرزمین خارج با چنگ و دندان بجنگند. در مقایسه با رقابت شدید در بازار داخلی ، این کار ارجهیت دارد.

2.     سرمایه گذاری هایی که بتوانند موجب افزایش مزیت رقابتی گردند باید در اولویت قرار گیرند. شرکت هایی که در داخل کشور به فعالیت می پردازند باید بکوشند هزینه های دستمزد را کاهش دهند، سربار را پایین آورند، چرخه تولید را تحت فشر قرار دهند و سرانجام کیفیت محصول و خدمات را افزایش دهند.

3.     صنایع و شرکت هایی که در داخل فعالیت می کنند باید به یکدیگر کمک کنند. آنها باید به عرضه کننده گان و توزیع کننده گان داخلی اولویت دهند و آنها را به عرضه کنندگان و توزیع کننده گاه خارجی برتر شمارند. آنها باید یکدیگر را تشویق و ترغیب کنند که برای بهبود رقابت از نظر فناوری ، کیفیت ، نوع خدماتی که ارائه می شود و هزینه ها اقدامات لازم را به عمل آورند.